نیایش با خدا
خدایا من و ببخش
ببخش خداوندا
من انسانی نیستم که اطرافیان در مورد من فکر می کنند
خدایا من قدر شناس نیستم
خدایا من و ببخش
خدایا من و ببخش
ببخش خداوندا
من انسانی نیستم که اطرافیان در مورد من فکر می کنند
خدایا من قدر شناس نیستم
خدایا من و ببخش
جدول زمان بازی های جام جهانی سال ۲۰۰۶

با تشکر از دوست عزیزم حمید که این جدول بازی ها را برای ما ارسال کرده است.
به کودکی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : بازی.
به نوجوانی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : رفیق بازی.
به جوانی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : پول و ثروت.
به پیرمردی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : عمر.
به عاشقی گفتند : عشق چیست ؟ چیزی نگفت . آهی کشید و سخت گریست.
گفتگو با خدا

در رویا هایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم
خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی
من در پاسخ گفتم : اگر وقت دارید
خدا خندید : وقت من بی نهایت است ...
پرسیدم : چه چیز انسان تو را سخت متعجب می سازد
خدا پاسخ داد .....
طرز تهیه زن : برای تهیه این عنصر کافی است مقداری اکسید اسکناس و نیترات پژو دویست و شش را در سولفات ویلا مخلوط کرده و دو کاخ طلای ۱۸ عیار به عنوان مهریه و کمی کلرید خواهش ( همون التماس ) به عنوان شیربها اضافه شود ! پس از ترکیب این مواد گاز عشوه و سولفور ناز متصاعد می شود و بعد از میعان بصورت عشق ، زن در خانه رسوب می کند ! بعضی از دانشمندان و متفکران معتقدند که چنانچه مقداری از عصاره چرب زبانی به عنوان کاتالیزور استفاده شود ، نتیجه کار بهتر خواهد شد.
با تشکر از دوست عزیرم ک.ج. از بابت ارسال این پیام .
چند قورباغه از جنگلي عبور مي کردندکه ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتي ديدند که گودال چقدر عميق است ، به دو قورباغه ديگر گفتند که ديگر چاره اي نيست شما به زودي خواهيد مرد.
دو قورباغه، اين حرفها را نشنيده گرفتند و با تمام توانشان کوشيدند که از گودال بيرون بپرند. اما قورباغه هاي ديگر ، مدام مي گفتند که دست از تلاش بردارند، چون نمي توانند از گودال خارج شوند و خيلي زود خواهند مرد.
بالاخره يکي از دو قورباغه، تسليم گفته هاي ديگر قورباغه شد و دست از تلاش برداشت. سرانجام به داخل گودال پرت شد و مرد .
اما قورباغه ديگر با تمام توان براي بيرون آمدن از گودال تلاش مي کرد . هرچه بقيه قورباغه ها فرياد مي زدند که تلاش بيشتر فايدهاي ندارد، او مصمم تر مي شد، تا اينکه بالاخره از گودال خارج شد.
وقتي بيرون آمد .بقيه قورباغه ها از او پرسيدند: ( مگر تو حرفهايما را نمي شنيدي ؟)
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع ، او در تمام مدت فکر مي کرده که ديگران او را تشويق مي کنند.
قلبتان را از نفرت پاك كنيد ، ذهنتان را از نگراني ها دور كنيد ، ساده زندگي كنيد ، بيشتر بخشش كنيد ، كم تر توقع داشته باشيد .![]()
از سمت راست به ترتیب :
آقایون ( علوی ، راد ، حسینی ، کجوری ، ادبی ، کاظمی ، گل محمدی )
ما چقدر فقير هستيم!...
روزي يک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به يک ده برد تا به او نشان دهد مردمي که در آنجا زندگي مي کنند ، چقدر فقر هستند . آن دو يک شبانه روز در خانه محقر يک روستائي مهمان بودند .
در راه بازگشت و در پايان سفر ، مرد از پسرش پرسيد : « نظرت در مورد مسافرتمان چه بود ؟ »
پسر پاسخ داد : « عالي بود پدر ! »
پدر پرسيد : « آيا به زندگي آنها توجه کردي ؟ »
پسر پاسخ داد : « بله پدر ! »
و پدر پرسيد : چه چيزي از اين سفر ياد گرفتي ؟
پسر کمي انديشيد و بعد به آرامي گفت : « فهميدم که ما در خانه يک سگ داريم و آنها چهارتا . ما در حياطمان يک فواره داريم و آنها رودخانه اي دارند که نهايت ندارد . ما در حياطمان فانوسهاي تزييني داريم و آنها ستارگان را دارند . حياط ما به ديوارهايش محدود مي سود ، اما باغ آنها بي انتهاست ! »
با شنيدن حرفهاي پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر بچه اضافه کرد : « متشکرم پدر ، تو به من نشان دادي که ما چقدر فقير هستيم ! »
اولین روزی که من با حمید آشنا شدم کلاس عملی پاسکال خانم محدث بود . اولین سوالی که از من پرسید این بود چی داری برای خودت بروی کیبورد می زنی.بعد یواش یواش با هم بیشتر آشنا شدیم و فهمیدم که اون می تونه یکی از دوستان خوب دوران دانشگاهی و بعد از آن من باشه . درسته آقا حمید ؟؟؟؟![]()
یادش بخیر اولین روز آشنایمان...![]()
یاد ایام بخیر ....
هدف از ساخت این وب لاگ جمع آوری خاطرات تلخ و شیرین ایامی هست که کنار هم بودیم و دیگه نمی تونیم مثل قدیم ها کنار هم جمع شیم . مثل روزهای که در ابهر کنار هم بودیم .
از تمام دوستان ( حمید ، امیر حسین ، بهروز ، امیر <رشتی> ، نوید ، رضا و ..... ) و بقیه که در کنارهم خاطرات زیبایی داشتیم می خواهم که عکس های که دارند برام بفرستند تا در وب لاگ قرار دهیم تا همیشه به یاد همدیگه باشیم .
من منتظرم ......

(">
src="مسیر تصویر مورد نظر برای نمایش" width="120" height="80" alt="توضیحات در مورد لینک داده شده">)
(http://img.photoamp.com/i/WaWeXssx.jpg">
src="http://img.photoamp.com/i/akHxcvUVRN.jpg" width="120" height="80" alt="پس زمینه ویژه ویندوز این هفته">)
مرحله اول آن است که یک سرور بیابید که فضای رایگان به شما بدهد برای قرار دادن عکس مورد نظرتان .
سایتی که ما به شما معرفی می کنیم امکان این را دارد که شما بتوانید عکستان را بروی آن آپلود کنید.
وب سایتی که در بالا معرفی شده به شما این امکان را می دهد که بتوانید تصاویر مورد نظر خودتان را بروی آن آپلود کرده و یک لینک مستقیم به شما بدهد .
طریقه انجام این کار به شرح زیر می باشد . ( مراجعه کنید به صفحه داخلی )
این کد مربوط به قرار دادن موزیک بروی وب لاگ تان می باشد .
دستور مربوط به قرار دادن موزیک :
(<BGSOUND src="مسیر مربوط به موزیک مورد نظرتان" loop="-1">)
نمونه اجرای آن :
(<BGSOUND src="http://www.taxistudio.net/ehsan/09_%20Mandegar.mp3" loop="-1">)
فورمت های که پشتیبانی می شود : mp3 و wma
توصیه : سعی شود از موزیک های استفاده شود که حجم کمتری دارند .

آقا رضا بابت ارسال عکس ها ممنون.
مابقی عکس ها رو می تونید در قسمت ادامه مطلب ببینید.
هميشه دليل شادي كسي باش نه قسمتي از شادي او، و هميشه قسمتي از غم هاي كسي باش نه دليل او ...زرتشت
یاد ایام بخیر
هیچ چیز جای این خاطرات شیرین را پر نمی کند .

یاد ایام گذشته بخیر .... !