پند و اندرز

به کودکی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : بازی.
به نوجوانی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : رفیق بازی.
به جوانی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : پول و ثروت.
به پیرمردی گفتند : عشق چیست ؟ گفت : عمر.
به عاشقی گفتند : عشق چیست ؟ چیزی نگفت . آهی کشید و سخت گریست.

نیایش با خدا

گفتگو با خدا

گفتگو با خدا

در رویا هایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم

خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی

من در پاسخ گفتم : اگر وقت دارید

خدا خندید : وقت من بی نهایت است ...

پرسیدم : چه چیز انسان تو را سخت متعجب می سازد

خدا پاسخ داد ..... 

ادامه نوشته

پند و اندرز

 طرز تهیه زن : برای تهیه این عنصر کافی است مقداری اکسید اسکناس و نیترات پژو دویست و شش را در سولفات ویلا مخلوط کرده و دو کاخ طلای ۱۸ عیار به عنوان مهریه و کمی کلرید خواهش ( همون التماس ) به عنوان شیربها اضافه شود ! پس از ترکیب این مواد گاز عشوه و سولفور ناز متصاعد می شود و بعد از میعان بصورت عشق ، زن در خانه رسوب می کند ! بعضی از دانشمندان و متفکران معتقدند که چنانچه مقداری از عصاره چرب زبانی به عنوان کاتالیزور استفاده شود ، نتیجه کار بهتر خواهد شد.

با تشکر از دوست عزیرم ک.ج. از بابت ارسال این پیام .

داستان های کوتاه

قدرت کلمات

چند قورباغه از جنگلي عبور مي کردندکه ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتي ديدند که گودال چقدر عميق است ، به دو قورباغه ديگر گفتند که ديگر چاره اي نيست  شما به زودي خواهيد مرد.
دو قورباغه، اين حرفها را نشنيده گرفتند و با تمام توانشان کوشيدند که از گودال بيرون بپرند. اما قورباغه هاي ديگر ، مدام مي گفتند که دست از تلاش بردارند، چون نمي توانند از گودال خارج شوند و خيلي زود خواهند مرد.
بالاخره يکي از دو قورباغه، تسليم گفته هاي ديگر قورباغه شد و دست از تلاش برداشت. سرانجام به داخل گودال پرت شد و مرد .
اما قورباغه ديگر با تمام توان براي بيرون آمدن از گودال تلاش مي کرد . هرچه بقيه قورباغه ها فرياد مي زدند که تلاش بيشتر فايدهاي ندارد، او مصمم تر مي شد، تا اينکه بالاخره از گودال خارج شد.
وقتي بيرون آمد .بقيه قورباغه ها از او پرسيدند: ( مگر تو حرفهايما را نمي شنيدي ؟)
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع ، او در تمام مدت فکر مي کرده که ديگران او را تشويق مي کنند.